کد لوگوهای سه گوشه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درباره ما

www.faater110.ir

.:: نویسندگان ::.

مدیر وبلاگ: پلاک [66]


صراط الحمید [57] (@)

تسا 110 [36] (@)

خاکریز [12] (@)

تمّار [5] (@)

افسر جنگ نرم [40] (@)

مرصاد [78] (@)

متکلم وحده [23] (@)

فرهنگ قرآنی [1] (@)

چادر خاکی [4] (@)

حجاب فاطمی [55] (@)

به سوی موعود 1 [14] (@)

شهید313 [90] (@)

زینبی ام [0] (@)

علی.. [5] (@)


آرمانخواهی انسان، مستلزم صبر بر رنجهاست؛ پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمانها، یاد بگیر که در این سیاره ی رنج، صبورترین انسانها باشی. (شهید آوینی) تماس با ما

ذکر امروز
ویژه ها
دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای

دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم

بیان معنوی - دفتر نشر آثار و اندیشه های حجة الاسلام علیرضا پناهیان

قرآن آنلاین به همراه ترجمه گویا

اسلام کوئست

دروس اخلاق استاد محمد شجاعی

سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی Aviny.com

آستان قدس رضوی

مرکز فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم

موسسه فرهنگی بیان هدایت نور

طرحی برای فردا

جامعه مجازی تدبر در قرآن کریم

خبرگزاری دانشجو
جامعه مهدوی

مجموعه کلیپ صوتی
«جامعه ی مهدوی»
دانلود کنید:

معیارهای جامعه ی مهدوی در کلام استاد پناهیان

نحوه تربیت صحیح در جامعه مهدوی چیست؟

امام زمان علیه السلام، به خاطر چه کسانی غایب است؟

جامعه مهدوی بدی ها را ذوب می کند

در جامعه مهدوی نگاه عوامانه وجود ندارد

در جامعه مهدوی نفاق، ذلیل می شود

در جامعه مهدوی، مردم به هم محبت دارند

محبت، اسم دین من است

امام شناسی خود را قوی کنید

منبع:
www.snn.ir

موسیقی وبلاگ
آمار بازدید
  • بازدید امروز: 7
  • بازدید دیروز: 69
  • کل بازدید: 451543
  • یکی از ماموران امنیتی زخمی شده بود و روی زمین افتاده بود.عده ای که صورتهاشان را بسته بودند رفتند و بر بدن نیمه جان او بنزین ریخته و آتشش زدند. من رفتم و بدن در حال سوختن او را از وسط جمعیت به کنار کشیدم و لباس هلال احمر خودم را بر تنش انداختم. به یکباره جمعیت به سوی من حمله ور شدند و با عمود آهنین به سرم کوبیدند. سه نقطه از سرم شکست، بینایی ام را تقریبا از دست دادم. در همان وسط خیابان چند نفر دست و پایم را گرفتند، یکی شان با درفش به زیر ناخن های پایم می انداخت و ناخن های پایم را یکی یکی کشیدند... مرا به خانه ای بردند و در آن جا شکنجه ام کردند و در نهایت وقتی تصور کردند که جان داده ام، جنازه ام را در خیابان انداختند و رفتند...
    وقتی تصاویر من از تلویزیون پخش شد، حتی مادرم هم مرا نشناخته بود و از تن صدا حدس زده بود که من پسرش هستم و به این ترتیب بود که بعد از چند روز بی خبری از من، خانواده ام توانستند ردی پیدا کنند و سراغم بیایند...
    این ها که خواندید، هیچ ربطی به داعش و وقایع کنونی عراق ندارند! خاطراتی است که براساس خاطرات شهید ستاری و خانواده اش بازنویسی کرده ام.
    شهید ستاری را در عاشورای 88، همین فتنه گران آزادی خواه و دموکرات در وسط خیابان های تهران به فجیع ترین شکل شکنجه کردند و او در نهایت در زمستان گذشته به شهادت رسید
    برای تاریخ نوشتم تا روزی قضاوت کند که مزدورهای امریکا درایران و عراق و سوریه و هر جای دیگر دنیا رفتار مشابهی انجام میدهند و فقط این رسانه های دنیا هستند که اسم یکی را داعش می گذارند و دیگری را جنبش سبز و از هر کدام مطابق میل کدخدا تصویرسازی می کنند...




    موضوع:

    نویسنده : مرصاد
    شنبه 93/3/31 3:30 عصر


    یک روز، یک حدیث
    تصویر برگزیده
    تصویر برگزیده
    دوستان